پری ها ، دلنوشته های یک دختر دلنوشته هایی برای زنان و دختران ، اشعار عاشقانه و مطالبی برای دختران
|
|
شاید سالها بعد وقتی ببینمت تو را نشناسم ،شاید سالها بعد که مرا ببینی مرا نشناسی . شاید سالها بعد که از کنار هم گذشتیم فقط حس آشنایی قدیمی بینمان باشد ولی دلیل آشنایی مشخص نیست. شاید سالها بعد که بوی عطرت را استشمام کردم انگار از یک دنیای دیگر آمده ام که این بوی قدیمی برایم یادآور خاطراتی باشد که به یادشان نمی آورم شاید تو پسر کشاورزی بودی که هر روز گندمها را درو می کرد و همیشه بوی گندم می داد و من دختر فرش بافی که رنگ به رنگ نخ در تار و پود گذاشته و بافته ام. شاید تو درخت سروی بودی در کنار نهری ، شاید من نهری بودم که پای سروی بلند روان بودم . شاید تو دشتی بودی پر از گلهای زیبا ، شاید من تک درختی تنها در میان دشتی پر از گل بودم . شاید من پرنده ای بودم که در بالاترین شاخه درختی لانه داشتم، شاید تو درختی بودی که لانه پرنده ای در بلندترین شاخه اش داشت. شاید من آسمان آبی بودم ، شاید تو تکه ابری بودی در آسمان آبی. شاید سالها بعد وقتی همدیگر را ببینیم حس آشنایی قدیمی بینمان باشد... نظرات شما عزیزان: دوستدار پری ها
ساعت8:03---23 شهريور 1399
سلام
متن خیلی قشنگ و با احساسی و ادبیانه ای است از خواندنش واقعا لذت بردم و حالمو خوب کرد ممنون برچسبها: آشنا گندم فرش آسمان گل درخت پرنده [ شنبه 22 شهريور 1399
] [ ] [ پری ها ]
|
[ سایت پول یابی : کارآفرینی , کسب درآمد خانگی , بازاریابی ] [ Weblog Themes By : poolyabi]
| |